دربست

سرنوشت...

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ


تا قبل از حضورم در آنجا،هم در مدرسه و هم در محله همه من را یک آدم مقتدر و جسور می شناختند؛ ولی وقتی وارد شدم هر کس هر چه دلش می خواهد می گوید و انگار نه انگار...

قبلا نمی توانستند به من چپ نگاه کنند؛حالا راست راست راه می روند و هر چه دلشان می خواهد می گویند.

اینجا حتی خانوم ها هم به ما گیر می دهند.

آخر من چه گناهی کرده ام؟

آیا این کار خوبیست؟

آدم های جالبی هم ندارد، هر چه می گویی خیلی زود جدی می گیرند،آقا من دارم شوخی می کنم.

اساسا این یک مطلب طنز است.

شما چطور فکر می کنید؟

  • محمد دارینی

نظرات (۱)

  • مرتضی استاجی
  • خیلی ناراحت شدم الان تو باکی بودی؟؟؟؟
    پاسخ:
    من هیچ حرفی ندارم برای گفتن...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی