دربست

من یک نویسنده‎ام!

جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ق.ظ

چند روزی است با آمدن لب تاب و حیات دوباره‎اش وقتی که می‎گذارم برای نوشتن کم شده. نه این که بنشینم پشت سیستم و وقتم را الکی بگذرانم. نه. وقتی نوبت نوشتن می‎شود می‎روم سراغ لب تاب. می‎نشینم تا بنویسم ولی نمی‎توانم.

اگر تجربه‎ی نوشتن روی کاغذ را وقتی چیزی ندارید برای نوشتن داشته باشید بهتر می‎فهمید چه می‎گویم.  وقتی نه سوژه نوشتنت مشخص است و نه قالبش، این قلم و کاغذ است که به دادت می‎رسد. وقتی نه سوژه داری نه قالب هیچ وقت نمی‎توانی پشت سیستم بنشینی و بنویسی. حداقلش این است که من هیچ وقت نمیتوانم.

باقلم و روی کاغذ نوشتن سخت هست چون باید بعدش برای انتشارش تایپ کنی و ویراستاری و... اما همیشه جذاب است. این یکی از راه‎های یافتن سوژه است. البته یکی از راه‎هایی که تا به حال من به آن رسیده‎ام. از این‎ها بگذریم.

امروز وقتی خودم را آماده کردم برای نوشتن خواستم روش جدیدی پیدا کنم برای این که سوژه‎ام جور شود. البته فقط سوژه نه قالب. روش هایی به ذهنم رسید اما خودم از این روش بیشتر خوشم آمد. با خودم گفتم دستم را می‎برم میان این همشهری های جوان و هرکدام که بیرون آمد درباره طرح جلدش می‎نویسم.

 

این یکی بیرون آمد.

 

پی نوشت:

این که درباره‎اش چه نوشتم و این که اصلا چه شد که این مطالب را انتشار دادم بماند برای بعد. چون اصلا دوست ندارم در یک روز بیشتر از یک مطلب انتشار بدهم.

  • محمد دارینی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی