سکوت همیشه علامت رضا نیست...
«من از این اوضاع راضی نیستم، اما سکوت میکنم.»
- ۵ نظر
- ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۱۳
«من از این اوضاع راضی نیستم، اما سکوت میکنم.»
گاهی مرور خاطرات گذشته شیرین است. مثلاً نگاه کردن آلبوم عکسها یا مرور دفترچه خاطرات. البته اگر بخواهم امروزیتر بگویم میشود گفت مرور پیامکهایی که طی یک ماه بین دو نفر ردوبدل شده است. البته سیستمعاملهای جدید این مرور خاطرات پیامکی را سادهتر کرده است.
گاهی وقتها نگاه کردن به پیامکهای ردوبدل شده بین من و دوستانم آنقدر به من انگیزه و شادی میدهد که خودم را برای چند لحظه خوشبختترین فرد عالم میبینم ولی وقتی به دوستانم فکر میکنم که دوست خوبی مثل من دارند، میفهمم که خوشبختتر از من هم وجود دارد.
حدود ساعت هشت و نیم بود. سوار اتوبوس شدم تا به خانه بروم. اتوبوس حرکت کرد. یک ایستگاه بعد یک پیرمرد با کمر خم و دستهای لرزان سوار شد. یک جوان همان جلو نشسته بود. آشنا بود. عمران میخواند. تازه ارشد گرفته بود. از جایش برخاست و جایش را به پیرمرد داد. چند ایستگاه بعد یک مرد تقریبا چهل ساله که در ردیف آخر اتوبوس نشسته بود، از جایش برخاست و بلند صدا زد: فردین جون بیا بشین جای من. من میخوام پیاده بشم.
جوان که بهت زده بود سرش را پایین انداخت و از اتوبوس پیاده شد.
سلام
مراسم رونمایی از قالب جدید وبلاگ دربست، با برگزاری برنامههای متنوع، برگزار میشود.
زمان: هر وقت شما دوست دارید.
مکان: هر جا باب میل شماست.
از بازدید کنندگان تقاضا میشود با لباس تمیز و اتو کرده پای سیستم خود حاضر شوند.
برنامهها:
· برگزاری شوی قالب وبلاگ
· اجرای گروهی که چند وقت پیش در سعد آباد، در جشن زنان دولت، رقصیدند.
· نظر سنجی راجع به قالب جدید وبلاگ دربست
· با حضور کاترین اشتون و البته محمد جواد ظریف
· به همراه اعطای ده سکه طلا به هرکدام از بازدید کنندگان
- امروز میری داخل شهر؟
- آره میخوام برم دفتر!
دیالوگی از فیلم زندگی من (دقیقهی 8,953,592)
(باور کن همین یه بار بوده تو زندگیم)