حال این روزهای من (2)
این روز ها حالم اصلا خوب نیست. غیر از مشکلی که شاید بعد ها به وبلاگم گفتم این ماجرای کشته شدن زائران خانه ی خدا بدجور روی دلم سنگینی می کند. نمی توانم تصور کنم که کشته شدن آن همه زائر آن هم طی دو حادثه در یک هفته فقط یک اتفاق بوده باشد. شاید اگر ماجرای کشته شدن زائران به همان حادثه اول ختم میشد می توانستم خودم را قانع کنم که همه اش یک اتفاق بوده است. اما الان نمی دانم چطور باید قانع شوم که هیچ کم کاری و اجحافی درکار نبوده است. آخر نمیتوانم تصور کنم در یک اجتماع بیست میلیونی انقدر کشته ها کم است یا اصلا وجود ندارد که هیچ وقت اعلام نمی شود ولی در یک اجتماع کم تر از پنج میلیون نفری 130 نفر فقط از هموطنانم کشته می شوند. البته از نظر عربستانی ها که همه این ها اتفاق بوده است. اصلا از نظر آن ها این جنگ ها هم همه اش اتفاق است و جلو اتفاق را هم که نمی شود گرفت.
***
نمی دانم از این به بعد باید با این تناقضی که پیش آمده چه کنم؟ تناقض میان نقش پرچم شان و عمل شان.
- ۹۴/۰۷/۰۳